قدرتالله صلح میرزایی: تهیهکنندهها و کارگردانهای اصلی از سینما فاصله گرفتهاند
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۲۸۶۳
با وجود افزایش فیلمهای جدید در گونههای متفاوت همچنان شاهد مخاطبان اندکی هستیم که پا به سالنهای سینما میگذارند. گرچه برخی آثار شرایط بهتری را نسبت به بقیه دارند اما همچنان سینما روزهای خوبی را پشت سر نمیگذارد. شاید باید چرایی این قضیه را کندوکاو کرد و بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که چرا در یک بازه زمانی کوتاه باید این تعداد فیلم روی پرده بیاید؟ به همین بهانه به سراغ قدرتالله صلح میرزایی نویسنده و کارگردان سینما رفتهایم تا این موضوع مهم را با او بررسی کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قدرتالله صلح میرزایی نویسنده و کارگردان «علفهای هرز»، «زندگی شیرین»، «هدف اصلی» و... درباره فروش فیلمها و وضعیت این روزهای سینما به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: وقتی مخاطب به سینما نمیرود چه لزومی دارد فیلمها را تند تند اکران کنند این موضوع به سینما ضربه میزند. به نظرم شورای صنفی نمایش با هماهنگی وزارت ارشاد باید برنامهریزی دقیقتری برای اکران فیلمها داشته باشد.
او ادامه داد: کلی فیلم در نوبت اکران نشسته است. همهی این آثار سرمایه محسوب میشوند. کلی نیروی انسانی و ایده صرف ساخت این تولیدات شده است. سرمایهگذار با هزار امید یک اثر را تولید میکند بنابراین نباید به گونهای باشد که فیلمش تباه شود. به عقیدهی من دولت باید حمایت خودش را از سینما مخصوصا در بخش کودک و نوجوان بیشتر کند.
کارگردان فیلم «شاخه گلی برای عروس» درباره عدم استقبال مخاطب از سینماها عنوان کرد: وقتی بلیت ۴۵ هزار تومان میشود قطعا تاثیراتی در چرخهی سینما خواهد گذاشت. اگر یک خانوادهی چهار نفره بخواهند برای دیدن فیلمی به سینما بروند حداقل چیزی حدود ۴۰۰_۵۰۰ هزار تومان باید هزینه کنند. بنابراین فقط تعداد خاصی از خانوادهها میتوانند به سینما بروند. نمیگویم ۴۵هزار تومان زیاد است اما با توجه به شرایط اقتصادی ناگواری که وجود دارد پرداخت همین عدد هم برای بسیاری دشوار است.
او ادامه داد: دولت باید سینما و کتاب را در سبد کالای مردم قرار بدهد. مردم باید ماهی ۲ یا سه بار به سالنهای سینما بروند.
او در پاسخ به این پرسش که چرا این روزها تهیهکنندهها و کارگردانهای حرفهای را کمتر در میدان میبینیم توضیح داد: شما فرض کنید تهیهکنندهای ۱۰ میلیارد برای ساخت یک اثر هزینه میکند اگر آن فیلم نفروشد آیا باز هم آن تهیهکننده میتواند اثری را تولید کند و این مسیر را ادامه دهد؟ طبیعتا پاسخ منفی است. همین مسئله موجب میشود تهیهکنندهها و کارگردانهای اصلی و کاربلد از سینما فاصله بگیرند.
صلح میرزایی در پایان گفت: با فیلمسازانی که ارزشهای اخلاقی و اسلامی را زیر سوال میبرند مخالفم اما از سوی دیگر معتقدم شوراها نباید سلیقهی شخصی خودشان را در خصوص فیلمها اعمال کنند. میتوان با ساخت فیلمهای جذاب که مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند شرایط را کمی بهبود بخشید. اگر دقت کنید فیلمهای کمدی هم دیگر فروش ندارند. باید پژوهش و تحقیق درستی داشته باشیم تا دلایل ضعف در این بخشها مشخص و در بلند مدت اصلاح شوند.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0
نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: سینما شورای صنفی نمایش هدف اصلی قدرت الله صلح میرزایی زندگی شیرین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فیلم های پرفروش سینما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۲۸۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیتا فرّهی؛ مهشید به هامون پیوست...
عصر ایران؛ سروش بامداد- روز یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۲ رسانه ها از درگذشت بیتا فرهی بازیگر گزیدهکار و خوشسیما و باوقار سینمای ایران خبر دادند که ۱۳ دی ۱۳۳۷ به دنیا آمده بود و شصت و ششمین بهار زندگی را ندیده چشم از جهان بست و فردای آن روز برخی از روزنامهها تیتر زدند: مهشید به هامون پیوست...
اشارتی به ایفای نقش «مهشید» در فیلم «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی که نقش هامون را در آن خسرو شکیبایی بازی می کرد و در واقع بیتا/مهشید نه تنها به هامون/ خسرو که به داریوش مهرجویی کارگردان و همسرش پیوسته بود که دو ماه قبل از آن سلاخی شده بودند و لابد اگر ننوشتند به کارگردان پیوست به این خاطر بود که این سوء تفاهم را ایجاد میکرد که انگار خانم فرهی هم به قتل رسیده است.
همان گونه که خسرو شکیبایی در نقش حمید هامون به نماد روشنفکری در سینمای ما بدل شد بیتا فرهی هم با بازی در نقش مهشید امیر سلیمانی و بعد در نقش مریم بانو در فیلم بانو و هر دو کار مهرجویی فقید به نماد زن مدرن سینمای ایران بدل شد.
بیتا سینما نخوانده بود اما در مدرسه هنر جان پاورس آمریکا در رشته هنر فارغالتحصیل شده بود و او را ناصر چشمآذر به داریوش مهرجویی معرفی کرد. بازیگری را با داریوش مهرجویی شروع کرد و اولین نقش او به تعبیر رضا صایمی -منتقد سینما - به شاهنقش او بدل شد و شگفتا که تنها 42 روز بعد از قتل فجیع کارگردان از دنیا رفت.
یکی از مشهورترین اتفاقات سینمایی سیلی غیر منتظره خسرو شکیبایی بر گونه بیتا فرهی در فیلم هامون است که برای آن که طبیعی باشد به او نگفته بودند و به شدت غافل گیر شد و این همانی بود که کارگردان می خواست اگرچه شکیبایی را سخت شرمنده کرد!
مانی حقیقی در کتاب «کارنامه چهل سالگی» درباره این سکانس از مهرجویی پرسیده و او در پاسخ گفته است: به بیتا فرهی نگفتیم قرار است سیلی بخورد تا صحنه طبیعی باشد وقتی دیر وقت به خانه بازگشته و هامون خشم گین شده بود. پلان را که گرفتیم دیدم خسرو گوشه لوکیشن نشسته و زارزار گریه می کند. به او دل داری دادم و گفتم به خاطر فیلم بود و او گفت: بله. ولی من که می دانستم قرار است سیلی بزنم.
خود بیتا فرهی هم جایی در مصاحبه ای درباره این صحنه گفته بود: شوکه شدم و بعد از کات متوجه شدم گوشه لبم شکافته و خون می آید. برایم یخ آوردند و آقای مهرجویی هم دو سه بار بابت آن عذرخواهی کرد که قبلا به من نگفته بود!
دو سال بعد هم نقش «بانو» را بازی کرد اما جلوی نمایش فیلم را گرفتند و اگر این اتفاق نیفتاده بود مسیر او هموارتر می شد منتها فیلم 7 سال در توقیف بود و وقتی اکران شد اگرچه برای او باز خاطره انگیز بود اما 7 سال توقیف را موجه نمی دانست.
بانوی باشکوه سینمای ایران در فیلم کیمیای احمد رضا درویش هم نقش «شکوه» را بازی کرد که یادآور نقش روشنفکرانه قبلی نبود ولی آنجا معلوم شد که بازیگری در یک قالب خاص نیست که در فیلم مسعود کیمیایی ( اعتراض) باید نقش مجدیه را بازی می کرد. یک زن جنوب شهری با چادر گل گلی و از پس آن برآمد و از این نقش راضی بود چون دوست نداشت مردم او را تنها با رل زن سانتی مانتال و ثروتمند بشناسند.
وقتی درگذشت تلویزیون در حال پخش سریال «سرزمین مادری» با بازی او بود و جالب است بدانیم با این که بسیار گزیدهکار بود اما در جشنواره های فیلم فجر که اعتبار داشت و به وضعیت امروز دچار نیامده بود سه سیمرغ گرفت که نسبت به تعداد فیلم های او بسیار قابل توجه است.
یکی به خاطر کیمیا و دیگری خانهای روی آب -بهمن فرمان آرا- و سومی هم به خاطر خونبازی.
وصیت کرده بود نه در قطعه هنرمندان بلکه در آغوش مادرش آرام گیرد و همین گونه هم شد و بانوی شیکپوش و زیبا و باوقار چهره در نقاب خاک کشید...